این جوان با پوشیدن لباس افسر راهنمایی و رانندگی جلوی موتورسیکلت و خودروها را میگرفت و با در دست داشتن قبضهای جریمه رانندههای خاطی را جریمه میکرد. چندی پیش رانندهها در یکی از خیابانهای شمال پایتخت شاهد درگیری یک افسر راهنمایی و رانندگی با جوان موتورسواری بودند که این درگیری با دخالت ماموران نیروی انتظامی خاتمه یافت اما راز عجیبی در این درگیری فاش شد. همه برگههای جریمه افسرراهنمایی و رانندگی جعلی بود و شواهد حکایت از این داشت که او پلیس نیست و این مامور قلابی با پوشیدن لباس پلیس و صدور جریمههای تقلبی رانندگان متخلف را جریمه میکرده است! وی بلافاصله بازداشت شد و وقتی در دادسرای شمیرانات برای بازجویی مقابل قاضی ایستاد ادعای عجیبی را برای اجرای این سناریو مطرح کرد.
آرزوی پلیس شدن
این جوان 26 ساله در بازجوییها گفت: از بچگی عاشق دیدن فیلمهای پلیسی بودم و آرزو داشتم روزی پلیس شوم اما پدرم میخواست من مهندس شوم. او هیچ وقت به خواستههای من اهمیت نمیداد. هر وقت میگفتم دوست دارم پلیس شوم با تندی جوابم را میداد تا اینکه درس را هم رها کردم. پدرم مجبورم میکرد که به کلاسهای کنکور بروم و درس بخوانم اما من آرزو داشتم پلیس شوم. وی افزود: تا اینکه چند وقت پیش فکری به سرم زد. لباس پلیس راهنمایی و رانندگی خریدم و سر خیابان ایستادم. برگههای جریمه جعلی هم تهیه کرده، رانندههای خاطی را جریمه میکردم و به آنها قبض میدادم. عاشق این کار بودم و آرزو داشتم روزی پلیس واقعی شوم.پس از اعترافات عجیب این مامور قلابی وی با قرار قانونی روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در این زمینه برای افشای حقایق پنهان ادامه دارد.
نظر کارشناس
مصطفی محمدی کارشناس روانشناسی در تحلیل این ماجرا به خبرنگار همشهری میگوید: خانوادهها در تربیت فرزندانشان نقش مهمی را دارند. در این پرونده پسر جوان از بچگی آرزو داشته روزی پلیس شود اما پدر و مادرش بدون توجه به خواستهاش به او اصرار کردند که باید مهندس شود. متأسفانه بسیاری از والدین توجهی به خواسته و علایق دختر یا پسرشان نمیکنند و میخواهند آنها راهی را انتخاب کنند که خودشان میپسندند.
وی ادامه میدهد: انتخاب شغل و یا حتی انتخاب همسر و تحصیل چیزی نیست که پدر و مادر به تنهایی تصمیم بگیرند. آنها باید اجازه دهند که فرزندانشان در محیطی بزرگ شوند که اجازه اظهارنظر داشته باشند تا بعدها درگیر مشکلات روحی نشوند و برای اینکه بخواهند خودشان را مطرح کنند دست به کارهای عجیبی بزنند و مانند همین جوان که لباس پلیس به تن کرد و بدون اینکه پولی بهدست آورد برگههای جریمه نوشت تا به آرزویش برسد. این مسئله در بچگی این جوان ریشه داشته که خانوادهاش به خواستههای او نهتنها احترام نگذاشتهاند بلکه اهمیتی هم برایش قائل نشدهاند و همیشه او را به باد تمسخر گرفتهاند و حالا برای جلب توجه اطرافیان برای اینکه روزی آرزو داشته که پلیس شود دست به این اقدام عجیب زده است.